گوانجی: دربارۀ لغتی از شاهنامه

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران

چکیده

در سه بیت مشابه به هم در شاهنامه، کلمه‌­ای آمده که در غالب نسخه­‌ها صورت «گوانجی» یا «کوانجی» دارد. دربارۀ این لغت چند نظر هست: بعضی آن را «گوانجی» خوانده­‌اند، بعضی «گرانجی»، بعضی «کرانجی»، و بعضی دیگر هر سه تلفظ را. در این مقاله، دلایلی در تأیید ضبط غالب نسخه‌­ها آمده است. «عزیز و گرامی» به‌عنوان معنای درست این واژه در آن سه بیت مورد اشاره تشخیص داده شده و سعی شده است تا ضمن مقایسۀ آن با کلماتی مشابه در زبان­‌های ایرانی قبل از اسلام، اشتقاق کلمه نیز به دست آید. از این مقایسه نتیجه گرفته شده که «گوانجی» و گونۀ دیگر آن، یعنی «گُوَنجی» که در بعضی لغت­نامه‌­های کهن به معنای «عزیز و گرامی» ضبط شده است، احتمالاً با gawānīg مذکور در متون مانوی به زبان پهلوی اشکانی، که آن نیز گاه معنای «شکوهمند و زیبا» و نظایر آن دارد، هم‌ریشه­‌اند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Regarding the word gawanji in the Shahnameh

نویسنده [English]

  • Ahmad Reza Qaemmaqami
Assistant Professor, University of Tehran, Faculty of Literature and Humanities
چکیده [English]

In three resemblant verses in the Shahnameh, there is a word that appears in many manuscripts as gawānji or kawānji. There are several views about this word. Some people have pronounced it as gawānji, some as garānji, some as karānji, and yet some others seem to have accepted all three pronunciations.
In the present article, reasons in support of the pronunciation in many manuscripts have been proposed. “aziz” and “gerami” (dear and respectable) have been recognized as the correct meaning of the word. While comparing this word with similar words in pre-Islamic Persian languages, attempts have also been made to establish its etymology. The outcome of this comparison led to the conclusion that gawānji and its other form in pre-Islamic Persian languages, namely Gowanji, the meaning of which has been recorded in some of the old dictionaries as “dear” and “respectable”, probably  shares the same etymology with gawānīg mentioned in Manichean texts in Arsacid Pahlavi also meaning “glorious”, “elegant” and so on.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Shahnameh
  • lexical discussions
  • etymology
  • text correcting
  • gawānji
ـ خالقی مطلق، جلال (1389). یادداشت­های شاهنامه. تهران: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
ـ خانلری، پرویز (1365). تاریخ زبان فارسی، ج 2. تهران: فردوس.
ـ دهخدا، علی‌اکبر، و دیگران (1377). لغت­نامه. تهران: دانشگاه تهران (دورۀ جدید).
ـ رواقی، علی (1355 [= 2535] الف). واژه­های ناشناخته در شاهنامه. دفتر دوم، تهران.
ـ ـــــــــــــ (1355 [= 2535] ب). قرآن موزۀ پارس. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
ـ ـــــــــــــ (1380). «شاهنامه را چگونه باید خواند؟ (2)». نامۀ انجمن، ش 2: 17-38.
ـ ـــــــــــــ (1381). ذیل فرهنگ­های فارسی. تهران: هرمس.
ـ ـــــــــــــ (1390). فرهنگ شاهنامه. تهران: فرهنگستان هنر.
ـ شفیعی کدکنی (1375). تعلیقات بر مختارنامه. تهران: سخن.
ـ عبدالقاهر بغدادی (1382). لغت شاهنامه. به تصحیح کارل زالمان، به ترجمه و شرح علی رواقی و توفیق هاشمی سبحانی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
ـ فردوسی، ابوالقاسم (1960-1971). شاهنامه. به تصحیح یوگنی برتلس و دیگران. مسکو: انستیتو خاورشناسی آکادمی علوم روسیه.
ـ ـــــــــــــ (1389). شاهنامه، به تصحیح جلال خالقی مطلق (با همکاری محمود امیدسالار و ابوالفضل خطیبی). تهران: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی.
ـ ـــــــــــــ (1394)، شاهنامه. به تصحیح جلال خالقی مطلق. تهران: سخن.
ـ قاسمی، مسعود (1385). «لغات نسخه­های فرهنگ السّامی فی الاسامی». نامۀ پژوهشگاه (تاجیکستان)، ش 11-12: 5-20.
ـ ـــــــــــــ (1396 [1398])، ویژگی­های لغوی و زبانی کهن­ترین دستنویس فرهنگ البلغة المترجم (با نگاهی به دستنویس­های دیگر و چاپ حروفی آن)، ضمیمۀ 12 گزارش میراث. تهران: میراث مکتوب.
ـ قریب، بدرالزمان (1374)، فرهنگ سغدی. تهران: فرهنگان.
ـ محمدحسین خلف تبریزی (1357). برهان قاطع. به تصحیح و حواشی محمد معین. تهران: امیرکبیر.
ـ معین، محمد (1357). حواشی بر برهان قاطع محمدحسین خلف تبریزی.
ـ میدانی، ابوسعد سعید بن احمد (1382). الاَسمی فی الاسماء. به تصحیح جعفرعلی امیدی نجف­آبادی، 2 ج. تهران: اسوه.
ـ نوشین، عبدالحسین (1971). سخنی چند دربارۀ شاهنامه. مسکو: ادارۀ انتشارات دانش شعبۀ ادبیات.
- Boyce, M. (1975). A Reader in Manichaean Middle Persian and Parthian, Acta Iranica 9, Téhéran-Liège: Brill.
- Cheung, J. (2007). Etymological Dictionary of the Iranian Verb, Leiden: Brill.
- Durkin-Meisterernst, D. (2004). Dictionary of Manichaean Middle Persian and Parthian, Turnhout: Brepols.
- Durkin-Meisterernst, D. (2014). Grammatik des Westmitteliranischen, Wien: Verlag der Österreichischen Akademie der Wissenschaften.
- Gershevitch, I. (1954). A Grammar of Manichean Sogdian, Oxford: Blackwell.
- Henning, W. B. (1950). “A Pahlavi Poem,” Bulletin of the School of Oriental and African Studies 13, pp. 641-648.
- Sundermann, W. (1973). Mittelpersische und partische kosmogonische und Parabeltexte der Manichäer, Berlin: Akademie-Verlag.
- Sundermann, W. (1981). Mitteliranische manichäische Texte kirchengeschichtlichen Inhalts, Berlin: Akademie-Verlag.
- Sundermann, W. (1997a). Der Sermon von der Seele, Turnhout: Brepols.
- Sundermann, W. (1997b). “Ein weitere manichäischer Beichttext aus Turfan,” Altorientalische Forschungen 24/2, pp. 259-267.